اعترافات سردار مشفق!

سخنان سردار مشفق هم که این روزها به دلیل شکایت هفت تن از اصلاح طلبان مطرح گردیده است هم از آن دست موارد است که به عکس خودش تبدیل شده است. ظاهر موضوع افشاگری و اثبات این که همه اتفاقات انتخابات ناشی از توطئه و فعالیت سرویس‌های اطلاعاتی غرب و ... بوده است. اما ماهیت صحبت‌های او را می توان اعترافات سردار مشفق و جریان امنیتی حاکم به آن مواردی دانست که مدت هاست بسیاری افراد آن ها را در قالب تحلیل (و نه خبر) بیان می کنند.
سخنران به دفعات به همان چیزی که برای ما به عنوان جلسات توجیه شناخته شده است و اجرای آن برای مسئولان ارشد، روحانیون بلند مرتبه، نمایندگان مجلس و ... اشاره می کند. آن چیزی که به تجربه شخص من درآمده است، اصرار توجیه گر در این جلسات بر وجود مدارک متعدد و اسنادی است که یا هیچ گاه هم به رویت در نمی آیند و یا اگر در می‌آیند بسیار دور از اسناد مورد ادعا و اکثرا هم به لحاظ اهمیت اسنادی مسخره هستند. عین کاری که سردار در این سخنرانی اش انجام می دهد. مدام القای این موضوع که اسناد را به فلانی نشان دادیم  متعجب شد! اسناد را فقط برای رهبری فرستادیم! و وقتی مخاطبین از او می‌خواهند که فیلم‌ها را نشان دهد،‌می‌گوید این‌ها تصاویر اعتراضات خیابانی است! و امثال این رفتارها برای من یادآور همان تجربه‌ای است که خیلی‌ها تجربه کرده‌اند منتها در اتاق‌های امن و مکان‌های غیر رسمی و ... لطف قضیه اعتراف سردار به این مسائل است که ظاهرا مقداری از دستش در رفته است و اصطلاحا ترمز بریده است

و باز نکته دیگر اصرار غیر عادی سخنران به اینکه این کار (سخنرانی‌های ظاهرا افشاگرانه) با نظر رهبری صورت گرفته است

و از همه مهمتر مفهوم کاری است که بنا به ادعای سخنران به شکل سازماندهی شده و فراگیر برای تخریب کردن (به قول خودشان) سران فتنه در حال انجام است. همان سوال همیشگی که اگر واقعا (به قول خودشان) فتنه سبز نابود شده و همه چیز در کنترل است، پس این همه هزینه و تلاش و اینهمه جلسات توجیه حتی در حد نمایندگان مجلس خبرگان دیگر برای چیست؟