۱۳۹۲ دی ۱۰, سه‌شنبه

بازنگری رفتار انتخاباتی ما، تمرینی برای ذهن ورزی

بازنگری گذشته، و آموختن و درس گرفتن از این طریق یکی از اقدامات کلیدی است که می‌توانیم برای «بهتر» شدن خود به آن مبادرت ورزیم. ما اغلب بر مفید بودن بازنگری توافق داریم، نقطه اختلاف اما شیوه بازنگری است. اینجاست که ممکن است در دام خطاهای ذهنی خود، که عموما از آن‌ها آگاه هم نیستیم، گرفتار شویم.
ذهن ما به شکل خودکار موفقیت‌ها، نقاط مثبت، پیشگویی‌های محقق شده و تحلیل‌های درست را به خوبی حفظ می‌کند. اما نظام حافظه‌ای ما گرایشی غالب به این حالت دارد که ناکامی‌ها، اشتباهات و تحلیل‌های غلط خود را از یاد ببرد. این حالت ذهن به اشکال مختلفی خود را متجلی می‌کند. یکی از اشکال شناخته شده آن، مسئولیت ناپذیری ما در قبال خطاهایمان است. ما معمولا خطاهایمان را به تاثیر عوامل بیرونی ربط می‌دهیم اما در تحلیل موفقیت‌هایمان، خود را در مرکزیت همه مسائل قرار می‌دهیم. به عنوان مثال، اگر تحلیلی ارائه دهیم و آن تحلیل صحیح از آب دربیاید عموما به آن مباهات می‌کنیم و در فکرمان نمی‌آید که در برخی موارد «شانس» همراهمان بود و یا شرایطی به وقوع پیوست که انتظارش را نداشتیم و در صحیح از آب در آمدن تحلیلمان موثر بودند. اما اگر تحلیلمان اشتباه از آب در بیاید، اگر اصلا بپذیریم که تحلیلمان اشتباه بوده است، عموما پای وقایع پیش بینی نشده و اگر و اماها به وسط کشیده می‌شود، این که من تحت فلان شرایط آن صحبت را کردم و من از کجا بدانم که فلان اتفاق رخ خواهد داد و ...

۱۳۹۲ آذر ۲۷, چهارشنبه

ببر باغ وحش که تبحر ویژه خود در شکار کردن را به نمایش می‌گذارد

ببرها موجوداتی اسرار آمیز هستند. در طبیعت به سختی می‌توان آن‌ها را دید حتی اگر در قلمرو آن‌ها باشیم. شیوه شکار ببر‌ها هم اسرار آمیز است، آن‌ها «از سمت پشت» به سوژه خود آرام آرام نزدیک می‌شوند تا بتوانند او را شکار کنند. در یک فیلم مستند از قبیله‌ای ساکن در عمق جنگل‌های انبوه گزارشی تهیه شده بود که در آن اهالی قبیله برای آن که شکار ببر نشوند، صورتکی را در پس سر خود نصب می‌کردند.

حال این فیلم آماتوری که ظاهرا در باغ وحش و در کنار قفس شیشه‌ای یک ببر تهیه شده، همین موضوع را به تصویر می‌کشد. ببر که کماکان غریزه خود را دنبال می‌کند به همین شیوه قصد دارد بازدید کننده آن طرف شیشه را شکار کند. فیلم به زیبایی شیوه مخصوص ببرها در شکار کردن را به تصویر می‌کشد، به ویژه آن لحظه نهایی زمانی که سوژه به سمت ببر برمی‌گردد.  

۱۳۹۲ آذر ۱۹, سه‌شنبه

نگاهی به جنبه‌ای از چرخش مالی، تحت عنوان نقد «عرفان‌های کاذب»

توضیح: در جهان امروز که اکثریت قریب به اتفاق فعالیت‌های بشری برای تداوم خود نیازمند پشتیبانی مالی هستند، نیازی به ارائه سند و مدرک برای بودجه‌ای که صرف تخریب جریانات معناگرا در ایران می‌شود نیست، چرا که گستردگی فعالیت خود گویای میزان پشتیبانی مالی آن است.
اما دو سند ارائه شده در اینجا علاوه بر تاکید بر مورد فوق، از زاویه دیگری نیز اهمیت دارد.
سند اول نشان‌ دهنده «بیزینس»ی است که برای برخی ایجاد شده است، تحت پوشش نقد «عرفان‌های کاذب». این سند یک  آگهی تبلیغاتی دوره آشنایی با «عرفان‌های کاذب» است. نکته قابل توجه در این سند، «مزایا»یی است که با شرکت در این دوره نصیب افراد می‌شود. مزایایی که در سه تای آن‌ها بوی منافع مالی به مشام می‌رسد. افراد امکان شرکت در فعالیت‌های تحقیقی (=درآمد)، امکان عضویت در تبلیغ اینترنتی (= درآمدزایی از طریق وبلاگ نویسی، سربازان جنگ نرم و مشابه این‌ها) و امکان اعزام شدن به مناطق آسیب پذیر (=درآمد) را با حضور در این دوره به دست می‌آورند.
اما سند دوم از زاویه دیگری جلب توجه می‌کند: برنامه بزرگنمایی و به قول فرنگی‌ها پروموت کردن خطر «عرفان‌های کاذب» برای جلب توجه منابع قدرت، برای به اختیار گرفتن منابع مالی. والا چطور می‌توان باور کرد که از طرف جنبش‌های نوظهور عرفانی در ایران دویست میلیون کتاب در خصوص «عرفان‌های کاذب» منتشر شده است؟

سند اول:

هراس آیت الله مکارم از ذکر نام جریانات معناگرا

 توضیح: تخریب افراد و جریانات در تیبون‌های رسمی حکومت ایران سابقه‌ای به قدمت خود حکومت دارد. این همان روندی است که درباره جمعیت ال‌یاسین و به طور متمرکز رهبر آن، ایلیا، نیز طی شد. انبوهی از محصولات حاوی انواع و اقسام اتهامات منتشر شد، از روزنامه‌های کیهان و رسالت و جمهوری اسلامی گرفته تا انتشار دو ویژه نامه پیوست روزنامه جام کم که به رایگان در سراسر کشور منتشر شد تا انتشار مطالب تخریبی در وب سایت‌های شناخته شده منسوب به حکومت و حتی برقراری میزگرد در تلویزیون.
 این روند چند سال ادامه داشت تا آن که کم کم و با معلوم شدن اثر معکوس آن تقریبا متوقف گردید. چرا که این درواقع یکی از عواملی بود که به شناخته شدن هر چه بیشتر ایلیا کمک قابل توجهی کرد.
به تدریج حکومت فعالیت تخریبی خود را به سطوح دیگری کشاند. در سطح عمومی اسم رمز «عرفان‌های کاذب» یا «معنویت دروغین» و یا عناوین مشابه جایگزین اسامی خاص شد و همزمان کارگاه‌های آموزشی و یا همایش‌های به اصطلاح تخصصی برای مخاطبان خاص (مثلا دانشجوها) تشکیل شد. به جای انتشار عمومی مطالب، تاکید بر انتشار کتاب قرار گرفت و در نهایت در صورت ضرورت ذکر مستقیم نام افراد و یا جریان‌ها، این موضوع به وبلاگ‌ها و یا وبسایت‌های (ظاهرا) شخصی واگذار شد. نمونه شاخص این رفتار اکنون در برخورد با عرفان حلقه و یا تخریب دراویش دیده می‌شود.
اکنون آیت الله مکارم شیرازی، که ظاهرا در برخورد با جریانات معناگرا برای خود جایگاهی ویژه متصور است، به همین موضوع به صراحت اشاره کرده‌ است. او معتقد است که در برخورد با «عرفان‌های کاذب» نبایستی نام آن ها را ببریم و آدرس آن ها را بدهیم. آیت الله که عملا مدعی است قادر به پاسخ دادن به همه شبهات در خصوص  «عرفان‌های کاذب» است، نمی‌گوید که چرا از ذکر نام جریانات معناگرا هراسناک است. سوالی که یافتن پاسخ آن چندان دشوار نیست.
ضرورت پاسخ‌گویی به شبهات در خصوص جریانات معناگرا در سال 1389 توسط علی خامنه‌ای و در دیدار با اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مطرح شد. این دیدار چند روز بعد از سخنرانی علی خامنه‌ای برای مردم قم صورت گرفت که در آن ترویج جریانات معناگرا را بخشی از توطئه دشمن دانست. این سخنرانی بعدها توسط فرج سرکوهی «فرمان حمله به عرفان» نام گرفت.
اندکی بعد سایت تابناک از این خبر داد که «مامورانی از جان رهبری در حال تعقیب عرفان‌های انحرافی هستند».

فیلمی از سخنرانی خانم کی نژاد (به زبان انگلیسی)، ایراد شده در مارس 2013 در حاشیه بیست و دومین نشست حقوق بشر سازمان ملل در انتهای این متن قابل دیدن است. خانم کی نژاد در این سخنرانی از تغییرات استراتژِی‌های حکومت در برخورد با جریانات معناگرا سخن می‌گوید.

یكشنبه ، 17 آذر 1392 ، 09:22
آیت‌الله مکارم شیرازی مطرح کرد
روشنگری افکار نسل جوان درباره عرفان‌های نوظهور

۱۳۹۲ آذر ۱۲, سه‌شنبه

پرده‌ای دیگر از عملیات تخریب جریانات معناگرا

توضیح: و این بار تولید فیلم سینمایی بر علیه جریانات معناگرا و اکران کردن آن در سینما‌های ایران، آن هم در این شرایطی که سینمای ایران در شرایط وخیم اقتصادی قرار دارد.
قرار دادن عبارت «عرفان‌های کاذب»، که اسم رمز سرکوب جریانات معناگراست، با «شیطان پرستی»، و تاکید جاهلانه بر چسباندن این دو موضوع به همدیگر، فروکاستن جریانات معنوی با یک سری افراد که در نهایت برای تجربه معنوی رو به مواد مخدر و ارتباط آزاد جنسی می‌آورند، تحلیل عوامفریبانه مملو از اشتباهات فاحش از مقوله معناگرایی. این‌ها نکات کلیدی متون اینچنینی است که هر خواننده نسبتا معمولی را می‌تواند با میزان ناآگاهی گوینده آن‌ها آشنا کند.
کافی است توجه کنیم که وقتی موضوع به سرکوب مصادیق عینی عرفان‌های کاذب می‌رسد، دیگر خبری از برخورد با یک سری معتاد و الکلی و افراد بی بند و بار نیست. بلکه سوژه‌ها شامل دراویش، پیروان ساتیا سای بابا، هواداران عرفان حلقه، پیروان طریقت اکنکار، پیروان دیانت بهایی، مجموعه ال‌یاسین و گروه‌های مشابه هستند.  
نکته آن که دقیقا همین نکات را یک سری افراد مدام در حال تکرار کردن هستند، یعنی با یک جستجوی ساده در اینترنت دیده می‌شود که فلان کارشناس خودخوانده امور فرقه‌ای، فلان منبری مدعی عرفان ناب، سخنران فلان سمینار برخورد با عرفان‌های کاذب و دیگران تنها هنرشان تکرار کردن همین مفاهیم هستند، که خود نشانه دیگری از ناآگاهی حاکم بر این روند است.
و لابد همه این نفرت پراکنی‌ها، که مصداق بارز عملیات روانی همه جانبه برای تخریب وجهه جریانات معناگراست، بخشی از عملیات اجرایی آن چیزی است که علی خامنه‌ای آن را «پاسخگویی مستدل و علمی به شبهات مطرح شده» می‌داند، آنجا که «عرفان‌های کاذب» و «فرقه‌های انحرافی» را بخشی از برنامه«دشمن» می‌داند و خواستار «تاثیرگزاری بر جهت‌گیری فکری جوانان و خانواده‌ها» می‌شود.

منبع: مهر نیوز
زندگی خداجویانه دشوار نیست/ چه کسانی درگیر عرفان‌های کاذب و شیطان‌پرستی می‌شوند.
محمدهادی کریمی که سابقه نگارش و ساخت تعداد زیادی فیلمنامه و فیلم دینی را دارد معتقدست افرادی که به خدا و خود اعتماد ندارند و در مسیر ناامیدی قرار گرفته‌اند درگیر عرفان‌های کاذب و فرقه‌های شیطان‌پرستی می‌شوند.

۱۳۹۲ آذر ۱۰, یکشنبه

توافق هسته‌ای از نگاه برخی کارتونیست‌های آمریکایی

این که می گویند یک تصویر گویا تر از هزار کلمه است، البته صحبت درستی است، به خصوص اگر به محتوای طنز هم آمیخته باشد. کاریکاتور‌های زیر هم می‌توانند بخشی از افکار عمومی در امریکا را نمایندگی کنند.  
منبع: گویا نیوز