قرآن
و کتب مقدس ادیان ابراهیمی
با
همان شدتی که مبلغان ظاهری اسلام، بقیه ادیان را رد میکنند و انحراف میدانند، به
همان شدت هم مبلغان مسیحیت اسلام را انحراف و دروغ میدانند. مبلغان اسلام وجود ادیانی
به نام یهود و مسیحیت را ناچارند به رسمیت بشناسند چون در قرآن از آنها اسم برده شده
است اما مبلغان مسیحیت از بیخ و بن اسلام را منکر میشوند چون در انجیل چیزی درباره
آن گفته نشده است!
آنها میگویند قرآن ملغمهای از تورات و افکار محمد است! این طرف هزار دلیل میآورند برای رد آن طرف. آن طرف نیز هزار دلیل میآورند برای رد این طرف. مبلغان یهودیت نیز که هر دو را منکر میَشوند. مبلغان مسیحیت میگویند با آمدن مسیح، دوران تورات به پایان رسید و یهودیان همه باید مسیحی شوند، یهودیان هم کلا مسیح را شخصی منحرف میدانند ... هر گروه هم در این اعتقاد خود بسیار محکم، اعتقاد خود را مستدل و دیگران را متهم به سفسطهگری و ... میکنند. نمیدانم چه سری است در این مطلق گرایی که در افراطیگریهای دینی مرسوم است.
آنها میگویند قرآن ملغمهای از تورات و افکار محمد است! این طرف هزار دلیل میآورند برای رد آن طرف. آن طرف نیز هزار دلیل میآورند برای رد این طرف. مبلغان یهودیت نیز که هر دو را منکر میَشوند. مبلغان مسیحیت میگویند با آمدن مسیح، دوران تورات به پایان رسید و یهودیان همه باید مسیحی شوند، یهودیان هم کلا مسیح را شخصی منحرف میدانند ... هر گروه هم در این اعتقاد خود بسیار محکم، اعتقاد خود را مستدل و دیگران را متهم به سفسطهگری و ... میکنند. نمیدانم چه سری است در این مطلق گرایی که در افراطیگریهای دینی مرسوم است.
بسیاری
مسلمانان کتب مقدس مسیحیت و یهود را تحریف شده میدانند، بدون آن که برای یک بار هم
که شده آنها را خوانده باشند. با چشم بسته فقط فریاد میزنند و پرهیز میدهند. به
نظرم این هم از همان بتهایی است که بایستی شکسته شود، سوزانده شود و به جای آن ساختمانی
جدید ساخته شود. اگر واقعا وضعیت کتب مقدس سایر ادیان آن است که برای ما تکرار کردهاند،
بایستی بتوان آن را در قرآن پیدا کرد.
به
نظر من این طور نیست و حذف اینچنین مطلق گرایانه سایر کتب مقدس، ما را از بخشی از قرآن
محروم کرده است. معتقدم بدون مراجعه به تورات و انجیل فهم بخشی از قرآن امکان پذیر
نیست. اگر هم در این کتب مقدس انحرافی هست، چرا بایستی در تحقیق بر روی این موضوع بسته
باشد؟
کسانی
که بیشتر از من و شما قرآن را خواندهاند متوجه این موضوع شدهاند که بدون رجوع به
تورات و انجیل بخشی از قرآن را نمیتوان دریافت کرد. این چنین است که مثلا کتب قصص
«قرآنی» منتشر میشود اما اکثر آن را از «تورات» استخراج میکنند! اینان تورات را آن
طور که با عقاید خودشان جور دربیاید جرح و تعدیل میکنند و در اختیار ما قرار میدهند
و من و شما هم اگر به این حد بسنده کنیم، آگاهی خود را چشم بسته در اختیار آنان قرار
دادهایم. این شیوهای حق گرایانه نیست.
معتقدم
تعمدی است در بیان رمز گونه برخی رویدادهای کلیدی در قرآن، به گونهای که خواننده
ناچار به مراجعه به سایر کتب مقدس باشد. آنجا هم که انحرافی هست، به صراحت بیان شده
است.
در
خواندن تورات و انجیل بایستی به این نکته نیز توجه داشت که اصل این متون به زبانی دیگر
نوشته شدهاند و همان مشکلی که در ترجمه قرآن وجود دارد، در ترجمههای موجود از انجیل
و تورات که معلوم نیست برگردان چندم از زبان اصلی هستند وجود دارد. دیدهام که برخی
مفاهیم مسلم در مسیحیت را محققان مورد تحقیق قرار دادهاند و با ریشه یابی اصل متون
در کتب کهن، متوجه شدهاند که معنای دیگری مورد نظر بوده است.
و
حاصل آن جنگ بی پایان حق و باطل دینی، که در هر دو سوی میدان متعصبان دینی قرار دارند،
چیزی جز دور ماندن طرفین از حقیقت نیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر