۱۳۹۲ اسفند ۴, یکشنبه

انتشار کتابی جدید با موضوعیت مقابله با جریانات معناگرا، نگرانی حکومت از رشد این جریانات از طریق جلسات خانگی

 توضیح: گرچه  انتشار کتاب در زمینه مقابله با جریانات معناگرا تازگی ندارد (اینجا) و در راستای سیاست کلی برخورد با جریانات معنا‌گرا (اینجا) به سادگی قابل فهم است اما آن چه نویسنده این کتاب به طور مشخص در خصوص نحوه عضو‌گیری این جریانات بیان می‌کند از زاویه‌ای دیگر هراس حکومت را از این جریانات تبیین می‌کند: عضو‌گیری از طریق جلسات خانگی.
معنای دیگر این حرف، خالی شدن مراجع «رسمی» عضوگیری در امور اعتقادی است، جاهایی مثل مساجد و یا فعالیت‌های موسوم به فرهنگی مرتبط با بسیج و ... . حکومت نمی‌خواهد مشتریان اعتقادی خود را از طریق جریاناتی خودجوش و پراکنده شده در خانه‌ها که به شکل تصاعدی تکثیر می‌شوند و امکان کنترل آن‌ها نیز وجود ندارد، از دست بدهد. از این زاویه می‌توان امنیتی شدن برخورد با جریانات معنوی را نیز بیشتر درک کرد.
ترس حکومت از این جلسات خانگی به طور مشخص در زمینه کلیساهای خانگی به دفعات از طریق مسئولان حکومتی به صراحت بیان شده است.

به قلم حمزه شریفی دوست؛
انتشار عرفان‌های کاذب، راه‌های ورود و راهکارهای مقابله با آن

تاکید مجدد معاون اول قوه قضاییه بر برخورد با جریانات معناگرا به چه معناست؟

 توضیح: معاون اول قوه قضاییه مجددا بر برخورد با جریانات معناگرا (که در ادبیات حکومت ایران از آن‌ها با نام عرفان‌های کاذب یاد می‌شود) تاکید کرد.
گو این که این مطلب سخن تازه‌ای نیست، اما برای کسانی که مسائل مرتبط با جریانات معناگرا را دنبال می‌کنند این گفته از این جهت اهمیت دارد که نشان می‌دهد سیاست‌ حکومت ایران در خصوص جریانات معناگرا تغییری نکرده است.
رییسی حداقل یک بار دیگر همین مضمون را بیان کرده است (اینجا)، در گردهمایی ائمه جمعه سراسر کشور و در بحبوحه مسائل مربوط به آغاز ریاست جمهوری حسن روحانی. چند روز قبل از آن نیز مدیر حوزه‌های علمیه کشور در اجلاس خبرگان نسبت به خطر «عرفان‌های کاذب» هشدار داده بود (اینجا).
یاد آوری می‌کنم که فرمان صریح برخورد با جریانات معناگرا در سال 1389 توسط علی خامنه‌ای و در یک سخنرانی عمومی (اینجا) صادر شده بود. فرج سرکوهی این سخنرانی را «فرمان حمله رهبر به عرفان» نامید.
تاکید بر برخورد با جریانات معناگرا، نشان از فعال بودن قابل توجه آن‌ها در داخل ایران دارد. از سوی دیگر بعید است چنین تاکیدی بر برخورد با طیفی از جریانات فعال در داخل ایران، نمود عینی و اجرایی نداشته باشد. به عبارت دیگر خدا می‌داند چه افرادی در داخل ایران گرفتار ظلم حکومت هستند، تحت عنوان برخورد با «عرفان‌های کاذب»، اما در رسانه‌ها خبری از آن‌ها نیست.

۱۳۹۲ بهمن ۱۵, سه‌شنبه

پاشیدن خاک بر صورت خورشید، و نگرانی کارشناسان! از فعال بودن دوست‌داران «رام الله» در اینترنت

معرفی برنامه رادیویی زیر (که خبر آن در زیر می‌آید) برای من حاوی یک نکته تازه بود. این بار ادعا شده است که جریان شیطان‌گرایی در سطح فضای مجازی فعال است.
طی این چند سال که می‌توان گفت در سطح فضای مجازی فعال هستم و قضایای مرتبط با مسائل معنوی را به شکل ممتد دنبال می‌کنم، تا این لحظه با جریانی که عنوان «شیطان گرایی» را بر خود پذیرفته باشد، برخورد نکرده‌ام. البته نمی‌توانم مدعی شوم که قطعا چنین چیزی وجود ندارد اما گمان نمی‌کنم چنین جریانی آنقدر به شکل فعال در سطح اینترنت حضور داشته باشد که برنامه‌ای رادیویی برای بررسی آن ترتیب بدهند و یک سری کارشناس! هم در آن بنشینند و نظر بدهند. وانگهی برای من ساده نیست تصور این که افرادی در داخل ایران فعال باشند و با فیلتر شکن خود را به شبکه‌های مجازی متصل کنند و خود را هم رسما شیطان گرا معرفی کنند، چرا که حکم چنین افرادی از نظر حکومت معلوم است که چیست.

۱۳۹۲ بهمن ۱۳, یکشنبه

گفتنی‌هایی از سوئد (قسمت چهارم): سوئد و سیاست‌های مهاجرت

گزارشی که لینک آن در زیر آمده است مربوط به دادگاه کلاهبرداری چند میلیون کرونی باندی متشکل از مهاجران ایرانی و عراقی ساکن در سوئد است. اگر در سوئد دیدگاه‌های افراطی ضد مهاجران در حال گسترده شدن هستند، دلیل مستقیمش را بایستی در رفتارهای اینچنینی مهاجرانی جست كه با این رفتارهای خود هم یك جامعه متمدن را به آلودگی می‌كشانند و هم عرصه را بر مهاجرانی كه می‌خواهند شهروند خوب باشند تنگ می‌كنند.
گفته می‌شود كه رسانه‌ها اخبار اینچنینی مربوط به مهاجران را برجسته می‌كنند، مثلا شبیه به كاری كه یك زمان (و شاید هم اكنون) رسانه‌های ایران در خصوص افغان‌ها می‌كردند، كافی بود یك افغان كاری را بكند كه مشابه آن را هزار ایرانی می‌كرد، رسانه‌ها دست می‌گرفتند و نفرت می‌پراكندند.
اما این موضوع در مورد سوئد صادق نیست. عموم رسانه‌های مطرح سوئد از گفتن ملیت افراد بزهكار اجتناب می‌كنند.

علی خامنه‌ای، گرفتار غولی که خود از چراغ بیرونش آورد

این نوشته مهدی خزعلی را بخوانید تا ببینید چگونه (ظاهرا) بزرگان نظام مثل موم در دست قدر قدرتهای پشت صحنه هستند كه نه نامشان را می‌شنویم و نه نشانی از آن‌ها موجود است.
به گمان من وضعیت علی خامنه‌ای نیز دقیقا به همین شكل است، او نیز در دام همین نیروهای پنهانی است، با این تفاوت كه علی خامنه‌ای از آن روی كه خودش این پیله را ایجاد كرده است، خودش هم شخصا مسئول عواقب آن است هر چند اگر كنترلی هم بر آن نداشته باشد، و حتی بیشتر، حتی اگر خود نیز اسیر پیله شده باشد.  شبیه به كسی كه كبریتی بر انبار كاه می‌افكند، و بعد اگر هم هزار وسیله اطفاء حریق به كار گیرد، باز مسئول آتشی است كه حتی دامن خودش را گرفته است.

۱۳۹۲ بهمن ۱۲, شنبه

گفتنی‌هایی از سوئد، قسمت سوم: یکی از بامزه‌ترین شوخی‌های اول آپریل

توضیح: ویدئویی که در زیر می‌بینید، مربوط به شوخی اول آپریل تلویزیون سوئد در سال 1962 است، که ظاهرا جزو شوخی‌های به یاد ماندنی جهان هم محسوب می‌شود. این برنامه تلویزیونی که خیلی‌ هم جالب درست شده، با توضیحات علمی کارشناس فنی برنامه نشان می‌دهد که  چطور می‌توان خیلی ساده با کشیدن جوراب زنانه بر روی صفحه تلویزیون سیاه و سفید، آن را در جا تبدیل به تلویزیون رنگی کرد! گویا تحقیقاتی که بعدا انجام شده نشان می‌دهد که بسیاری از سوئدی‌ها این روش را امتحان کرده‌اند. همچنین برخی سوئدی‌ها گزارش کرده‌اند که به یاد می‌آورند چطور  پدر و مادرشان (بیشتر آقایان!) در به در دنبال جوراب زنانه می گشته‌اند تا تلویزیونشان را در یک چشم بر هم زدن رنگی کنند!
تلویزیون سوئد چهار سال بعد (1966) اولین برنامه رنگی را بر روی آنتن فرستاد و از سال 1970 هم برنامه‌های خود را به شکل ممتد با فرمت رنگی پخش کرد. زبان مجری و کارشناس برنامه سوئدی است. آن را (از یک متن به زبان انگلیسی) ترجمه کرده‌ام و در زیر آورده‌ام.


منبع ویدئو: یوتیوب
منبع متن و توضیحات: سایت موزه حقه‌ها museum of hoaxes


مجری: امیدوارم که لوازم مورد نیاز برای آزمایش تلویزیون رنگی را آماده کرده باشید: یک جوراب نایلون، قیچی و یک حلقه چسب نواری. من دوربین رو در اختیار کارشناس فنی‌مان شل استنسن قرار می‌دهم.