این نوشته در گویای من (اینجا)
منتشر شد.
همه کسانی که اندک آشنایی با فضای سیاسی ایران دارند، بدون شک با الگوی «حسین
شریعتمداری» در نسبت دادن عناوینی چون مزدور، خائن و امثال اینها به مخالفین نیز
آشنا هستند. در این الگو تعدادی از عناصر ثابت هستند، مثلا رفتار خود شخص. امثال
شریعتمداری به این که این رفتار صحیح است یا غلط و این که آیا به نفع کشور است و
یا به ضرر کشور کاری ندارند، بلکه کنشها یا واکنشهای آنان مبتنی بر چسباندن
برچسبهایی با بار منفی بر طرف مقابل است؛ برچسبهایی که با «وقایع عینی» نیز
پشتیبانی نمیشوند. یعنی این که به عنوان مثال به شخص مقابل برچسب جاسوس الصاق میشود
اما شواهدی مبنی بر این که واقعا کار جاسوسی انجام داده است (یعنی اطلاعاتی به
کشور بیگانه داده است) ارائه نمیشود و این جاسوس کذایی حتی دستگیر هم نمیشود،
گویا جاسوسی است که آزادانه در حال انجام وظیفه خود است و کسی هم کاری به او
ندارد.