۱۳۹۲ دی ۲۴, سه‌شنبه

گفتنی‌هایی درباره سوئد (قسمت اول)

1. سوئدی‌ها، دانمارکی‌ها و نروژی‌ها با هم «کرکری» دارند. مثلا در فضای جوک و شوخی و البته برخی اوقات هم کاملا جدی هر کدام خود را بهترین و بقیه را احمق می‌دانند. جالب‌تر این که در برخی موارد سوئدی‌ها دقیقا همان جوک‌هایی را برای نروژی‌ها می‌گویند که نروژی‌ها برای سوئدی‌ها!
مثلا، آیا می‌دانید چرا یک نروژی وقتی به صحرا می‌رود با خودش در ماشین می‌برد؟ برای این که اگر گرمش شد، شیشه را پایین بکشد! حالا می‌دانید چرا یک نروژی وقتی به صحرا می‌رود با خودش یک صندوق عقب می‌برد؟ برای این که در ماشینش رو داخل صندوق عقب بگذارد!
یا مثلا: می‌دانید چرا یک نروژی خانه‌اش را گرد درست می‌کند؟ برای این که سگ‌ها به دیوار خانه‌اش خرابکاری نکند (نتواند نبش دیوار را پیدا کند)!
بخشی از عقاید مردم این سه کشور نسبت به یکدیگر را می‌توان در این سایت که توسط یک طنز نویس دانمارکی به روز می‌شود خواند. البته وجه طنز خیلی از کارتون‌های این سایت را من هم متوجه نمی‌شوم ... مثلا این سایت می‌گوید که نروژی‌ها از نگاه سوئدی‌ها ماهیگیران عقب مانده‌ای هستند که غذا‌های غیر بهداشتی می‌خورند!

2. زبان سوئدی‌ها، نروژی‌ها، دانمارکی‌ها و همچنین ایسلندی‌ها از خانواده زبان آلمانی است. کسانی که از شمال آلمان می‌آیند به راحتی و در مدت کوتاهی سوئدی را یاد می‌گیرند. زبان سوئدی و نروژی بسیار به هم شبیه است اما زبان دانمارکی را سوئدی‌ها به سختی می‌فهمند. زبان ایسلندی گو این که از همین خانواده است اما به دلیل جزیره بودن ایسلند و کمبود ارتباطات در زمان‌های قدیم الان کاملا متفاوت به نظر می‌رسد و سوئدی‌ها بایستی آن را یاد بگیرند تا بتوانند متوجه شوند. زبان فنلاندی کلا از یک خانواده دیگر است و هیچ شباهتی به سوئدی ندارد، اما در فنلاند مردم به صورت سنتی سوئدی را در مدرسه یاد می‌گیرند و به این دلیل خیلی از فنلاندی‌ها به راحتی سوئدی صحبت می‌کنند. نکته جالب آن که در بخش‌هایی از فنلاند زبان مادری مردم سوئدی است و من خود یکی از این افراد را دیدم که می‌گفت کلا فنلاندی بلد نیست و اگر برود هلسینکی نمی‌فهمد مردم چه می‌گویند! این‌ها بیشتر با سوئد ارتباط دارند تا با فنلاند.
3. سامی‌ها مردم بومی سوئد هستند که در مناطق شمالی این کشور (همچنین روسیه، فنلاند و نروژ) زندگی می‌کنند. زبان این مردم نزدیک به فنلاندی است و پیرو آیین شمن هستند. این‌ها گله دارند و شیوه زندگی مخصوص خود را دارند. این مردم در قدیم بسیار از نژادپرستی و تبعیض آسیب دیده‌اند، اما اکنون کشور سوئد برنامه‌ای مدون برای حفظ زبان و فرهنگ سامی‌ها دارد.    
4. استان اسکونه در بخش جنوب غربی سوئد و در مجاورت کشور دانمارک قرار دارد. مردم این منطقه زبان سوئدی را با گویشی نامانوس برای سایر مردم سوئد صحبت می‌کنند. برخی از مردم سوئد حالا به صورت شوخی و یا جدی، از این مطقه خوششان نمی‌آید. یک سایت سوئدی وجود دارد که در آن بیل می‌فروشند، هدفشان هم این است که با بیل خندقی دور این استان بکنند تا در این خندق آب جاری شود و اسکونه از سوئد جدا شود و به دانمارک وصل شود! حتی یک سری چوب‌های بلند هم دارند که آن‌ها را برای این نگه می‌دارند که وقتی خندق کنده شد آن چوب‌ها را اهرم کنند و اسکونه را به سمت دانمارک هل بدهند!
5. تا اوایل قرن بیستم نروژ بخشی از سوئد بود. تا مدتی قبل از آن نروژی‌ها می‌خواستند که زیر نظر سوئد باقی بمانند اما سوئدی‌ها گفتند که نه ما شما را نمی‌خواهیم. بعدها در نروژ نفت کشف شد و مایه ثروتمند شدن نروژ شد. سوئدی‌ها بسیار از تصمیم آن زمان خود مبنی بر جدا شدن نروژ از سوئد پشیمان هستند. الان یک تفکر غالب در سوئد این است که نروژی‌ها نان نفت را می‌خورند و واقعا پیشرفته نیستند، فقط ظاهرش را خوشگل کرده‌اند. اخیرا یک روزنامه نگار سوئدی (با ریشه‌های ایرانی) مقاله‌ای جنجالی در این خصوص نوشت که از آن طرف داد نروژی‌ها را هم درآورد.
6. درباره مردم مناطق مختلف سوئد شایعاتی وجود دارد که ظاهرا خیلی هم بی مبنا نیست. مثلا گفته می‌شود که مردم استکهلم خودنما اما نادان هستند، یا مردم گوتنبرگ شاد و سهل و ممتنع هستند، یا مردم اسمولند خسیس هستند، یا مردم شمال سوئد ساکت و قابل اعتمادند. که البته این آخری به تجربه من درآمده است و تایید می‌شود!
7. سوئدی‌ها بخشی از پول دار شدن خود را مدیون جنگ جهانی دوم هستند. آن‌ها در جنگ بی طرف ماندند اما به دو طرف جنگ مواد اولیه و سلاح می‌فروختند! الان هم سوئد در حالی یکی از آرام‌ترین و ظاهرا صلح طلب‌ترین کشور‌های جهان است که یکی از تامین کننده‌های عمده تسلیحات در جهان است.
ادامه دارد ...

۱ نظر: