اتحاد ناراستین

حتی اگر همه اتفاقات پس از انتخابات را کنار بگذاریم، سخنان سردار مشفق به تنهایی برای افشای ماهیت ساختار روی کار آمدن احمدی نژاد کفایت می‌کند. به یاد داریم که در دوران انتخابات، طیفی که خود را اصولگرا می‌دانند عملا ناچار شدند که پشت سر احمدی نژاد قرار بگیرند.

دلیل این امر را امروز و با سخنان سردار مشفق بیشتر می‌توان فهمید؛ طیفی اطلاعاتی و امنیتی توانستند آن‌ها را متقاعد کنند که چنین کنند. چگونگی این اتفاق در سخنان کد گونه سردار مشفق نهفته است،‌ آن ‌جایی که می‌گوید ما به همان اندازه که روی اصلاح طلبان کار می‌کنیم با اصولگرایان هم کار داریم. بعید است گروهی که آموخته‌اند کارشان را با ارعاب و تهدید و مکر و فریب و با تکیه بر نفوذ در زندگی خصوصی افراد و جاسوسی گری و امثال این روش‌ها به پیش ببرند، در مواجهه با اصولگرایان ناگهان به روش‌های اخلاقی و صحیح روی آورده باشند.

و اینچنین شد که این اتحاد شکل گرفت. اتحادی مبتنی بر همان روش‌های اطلاعاتی و امنیتی و چون بر مبنای باطل شکل گرفته است، به راحتی هم فرو خواهد پاشید.

و چند روزی است که پایه متزلزل این ساختمان  باز گرفتار زمین لرزه جدیدی شده است. ظاهرا دیگر رهنمود‌های رهبری هم در حفظ وحدت جوابگو نیست ...

و در اتفاقی دیگر احمدی نژاد از ارجاع اختلافات مجلس و دولت به رهبری خبر داد. ظاهرا قرار است باز کار با مداخله رهبری حل شود. به نظر من نکته مهمی در این مسئله هست. بالاخره حمایت همه جانبه و خارج از قاعده از رییس جمهوری که به آن شکل بر سر کار آمد، هزینه‌هایی دارد. وارد کردن کشور به فضای امنیتی آن هم به این شدت نیز عواقب خود را دارد. وقتی اتحاد به این شکل ناراستین شکل گرفته باشد، حفظ کردن آن هم (اگر اساسا شدنی باشد) با مشقت فراوان توام خواهد بود.

این وسط اما، چه سرمایه‌هایی که از مملکت به هدر نمی‌رود، چه وقت ها که صرف این گونه موضوعات نمی‌شود و چه کارهای اصلی‌تر که بر زمین نمی‌ماند.