۱۳۹۲ مهر ۲۵, پنجشنبه

انتشار مطلب در خصوص «عرفان‌های کاذب»، در دوماهنامه «خلق»

توضیح:
این بار نشریه «خلق» وابسته به موسسه دارالهدی که زیر نظر آیت الله ناصری فعالیت می‌کند به تخریب  عرفان‌های نوپدید پرداخته است. به اهمیت این خبر زمانی می‌توان بیشتر پی برد که نگاهی به پیشینه این موسسه بیاندازیم. مدیر این موسسه در گفتگو با مرکز خبر حوزه علمیه قم می‌گوید:

«وی با اشاره به سفر رهبر معظم انقلاب به قم خاطرنشان ساخت: ایشان در این سفر دغدغه‌هایی را بیان کردند که جزء اهداف و رسالت های این مؤسسه می‌باشد و این امر جای بسی خرسندی است».

«سفر قم» مورد اشاره او همان سفری است که در آن علی خامنه‌ای جریانات معناگرا را بخشی از توطئه دشمن می‌داند، آن‌ها را عرفان‌های کاذب می‌نامد (این عنوان از اینجا وارد ادبیات برخورد با جریانات معناگرا گردید) و از ضرورت مقابله با عرفان‌های کاذب سخن می‌گوید. این همان سخنرانی است که فرج سرکوهی از آن به عنوان «فرمان حمله رهبر به عرفان» یاد می‌کند.

منبع: فارس
سی و هفتمین شماره نشریه «خلق» منتشر شد
سی‌و هفتمین شماره نشریه «خلق» به طرح مباحثی نظیر عرفان‌های نوظهور، حواریون ‌اهل‌بیت(ع)، حکایت صاحبدلان، چشمه زلال، بررسی ذکر و غفلت در قرآن و حدیث، آداب دعا و شیطان‌شناسی اختصاص دارد.

خبرگزاری فارس: سی و هفتمین شماره نشریه «خلق» منتشر شد
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، با توجه به ضرورت خودسازی و تشنگی روز افزون جوانان نسبت به معنویت و اخلاق، و وجود بدل‌های دروغین آن در قالب عرفان‌های کاذب و نوظهور و خلأ پاسخگویی صحیح و مستمر به این نیاز، مؤسسه دارالهدی که رسالت اصلی آن ترویج و تبیین مکتب اخلاقی اهل‌بیت(ع) هست، اقدام به انتشار دو ماهنامه تربیتی اخلاقی خُلُق کرده است که تا کنون 37 شماره آن به چاپ رسیده است.
عناوین مقالات سی و هفتمین شماره نشریه تربیتی اخلاقی خُلُق شامل مواردی نظیر گزیده‌ای از پیام‌های مقام معظم رهبری به حجاج، برگی از دفتر اخلاق، امیرالمؤمنین(ع)؛ خودسازی و دیگرسازی، عرفان‌های نوظهور (معنای پوچ)، حواریون ‌اهل‌بیت(ع)، حکایت صاحبدلان، چشمه زلال (اتصال به نور)، وصف هشیاری (بررسی ذکر و غفلت در قرآن و حدیث)، آداب دعا و شیطان شناسی است.
در مقاله‌ای با عنوان «عرفان‌های نوظهور» نگارنده بعد از معرفی مشخصات عرفان‌های نوپدید می‌نویسد:
با بررسی ویژگی‌های شخصیتی رهبران جنبش‌های معنوی نوپدید، چند ویژگی بارز خودنمایی می‌کند: این افراد کسانی هستند که با خودشیفتگی تمام، روح سرکش خود را در هنجارشکنی‌ها نمایان می‌سازند؛ کسانی که برای هویت بخشی به مکتب‌های دروغین و پوشالی خود، به مصاف دستورالعمل‌های الهی می‌روند و با افتخار، خود را متمرد شرایع پیشین می‌دانند. در کتاب دوستی با خدا، ویژگی‌های استاد معنوی بیان شده که آن‌ها را در شخصیت والش می‌توان یافت. والش دلیل انتخاب خود به عنوان استاد معنوی از جانب خدا را، عدم پیروی از سایر مکاتب می‌داند و اینکه خود به عنوان سرکرده‌ای است که زندگی‌اش را به عنوان الگوی جهانیان به رخ می‌کشد.
تصویری عاجزانه از خدا و پیامبرانی ناتوان، نشان از سستی پایه‌های یک مکتب دارد. دونالد والش بدون هیچ ابایی، به تحقیر انبیای گذشته زبان می‌گشاید و خود را به عنوان یک منجی به رخ تمام انبیا می‌کشد. او به راحتی میراث عظیم انبیا را در تمدن‌های گذشته، نادیده می‌انگارد، فقط بدین سبب که برهان محکمی در اثبات خود نمی‌تواند ارائه دهد.
والش درست در نقطه مقابل هدف هویت‌بخشی باورهای دینی، رویکردی تحیرگرایانه می‌گیرد. در مقابل، کسانی که زندگی خود را بر اساس باورهای مستحکم دینی بنا کرده‌اند، خود را بر لب چشمه‌ای همیشه جوشان رسانده‌اند تا از دام سراب‌ها و بی‌هویتی‌ها خلاص شوند و با اتکا به تنها حقیقت زندگی، معنایی حقیقی به زندگی ببخشند و با امید به آینده‌ای جاودانه به جای پاک کردن صورت مسئله مهم زندگی، به دنبال سرچشمه حقیقی هستند.
همچنین در بخش گفت‌وگو، مصاحبه‌ای ارزشمند با حجت‌الاسلام والمسلمین عمومی با موضوع فقه اخلاق انجام شده که حاوی نکات جدید و قاب توجهی است؛ از جمله:
موضوعات فراوانی از این دست داریم که به معنای اول، حکم فقهی‌شان به شیوه اجتهادی، بررسی نشده است. بعضی‌ از سنخ افعال جوارحی و بعضی‌ از سنخ افعال جوانحی است. فرض کنید در باب قضای حاجت مؤمن، اینکه قضای حاجت مؤمن که یک فعل اختیاری ما است، از جهت فقهی، دقیقاً چه حکمی دارد. بنده که خیلی برخورد نکردم به این مسئله. ممکن است بعضی جاها به لوازمش اشاره‌ای شده باشد؛ ولی دقیقاً آیا قضای حاجت مؤمن، واجب است یا مستحب؟ کجاها واجب است و کجاها مستحب؟ یا حکم فقهی رد حاجت مؤمن. فرض کنید فردی کنار خیابان ایستاده و می‌گوید من را برسان و من اعتنا نکنم، حکم فقهی‌اش چیست؟ حرمت است یا کراهت؟ آیا این‌ها باید از جهت عنوان دیگری که بر آن طاری و عارض است، بررسی بشود یا خود این عنوان اختیاری است؟
مثال دیگر اینکه حکم فقهی افشای سّر مؤمن چیست؟ آیا من سّر مؤمن را می‌توانم افشا بکنم؟ همچنین حد و مرز اسراف و تبذیر چیست؟ آیا اسراف مکروه هم داریم یا هر نوع اسرافی حرام است؟ دقیقاً حد و مرزش چگونه است؟ اتلاف عمر و وقت از جهت فقهی چه حکمی دارد؟ این‌ها نمونه‌های‌ است که بررسی حکم فقهی‌شان، وظیفه فقه اخلاق به معنای اول است.
اما نمونه‌هایی از مسائل فقه اخلاق به معنای دوم. عرض کردیم معنای دوم، عبارت‌است از: استنباط روشمند گزاره‌های اخلاقی از منابع معتبر دینی. شاید این سؤال مطرح باشد که آیا در فضائل اخلاقی، ترتبی داریم یا نه؟ با این توضیح که اگر در نظام اخلاقی الهی و بُعد اسلامی بخواهید مزین به فضائل اخلاقی بشوید باید استنباط شود که اول باید به فلان فضیلت اخلاقی بپردازید. سپس فلان فضیلت و... .
یا اینکه ارتباط میان این فضائل اخلاقی چگونه است؟ علائم و نشانه‌هایشان چیست؟ راه‌های کسبشان چیست؟

بر  اساس این گزارش، نشریه خُلُق، هر دو ماه یک بار، در حوزه اخلاق و تربیت و سیره اهل‌ بیت(ع) از سوی مؤسسه فرهنگی دارالهدی تحت اشراف آیت‌الله ناصری منتشر می‌شود، علاقه‌مندان می‌توانند برای خرید یا اشتراک نشریه با شماره تلفن 02537737429 تماس بگیرند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر