۱۳۹۰ فروردین ۸, دوشنبه

یک خودکشی برکت یافته

همه داستان از خود سوزی یک دست فروش در تونس شروع شد.
ما نمی‌دانیم که آیا دست فروش تونسی آگاهانه و با دیدن عاقبت موضوع دست به این اقدام زد و یا این که این کار صرفا واکنشی اعتراض آمیز به فشاری بود که به زندگی شخصیش وارد شده بود. هر چه بود اما، اثر کارش شگفت انگیز است.

انقلاب مردم کشورهای عربی، معلوم نیست به کجا کشیده شود، معلوم نیست نتیجه این انقلاب الزاما آزادی و دموکراسی و آن چیزی باشد که الان مردم متصور هستند. مردم ایران به امید آزادی به دامان جریان مذهبی افتادند. آزادی حاصل نشد، اما در عوض آن اعتبار دروغین روحانیت که برای آن‌ها متصور بود، فرو ریخت و چهره واقعی آن آشکار شد. می‌بایستی آن تواضع و فروتنی و اخلاق مداری ظاهری و دل نبستن ظاهری به دنیا در زمانی محک بخورد که دستی بر قدرت داشته باشند، نه زمانی که در موضع ضعف هستند. حال این‌ها همه محک خورده‌اند. این می‌تواند محکی برای ادعاهای ما نیز باشد و محکی برای ادعاهای دیگرانی که ممکن است معصوم و پاک به نظر بیایند. این کم نتیجه‌ای نیست، ما هیجان زدگی را در دوازده فروردین 1358 تجربه کردیم، و به تله افتادن خود رای دادیم. کسی که بتواند از این تله بیرون بیاید، دیگر به راحتی در این تله و طیفی از تله‌های مشابه نخواهد افتاد. البته که امروز این تله در حال شکسته شدن است. این که چرا امثال من که نقشی در جریان دوازده فروردین نداشته‌ام بایستی در داخل تله بیفتیم، خود حکایتی دیگر است. مردم ایران به امید آزادی انقلاب کردند، چه بسا آزادی بزرگ‌تر از آن چه متصور بود حاصل شود، آزادی از انجماد مذهبی، البته با درد و رنج فراوان.

انقلاب مردم کشورهای عربی معلوم نیست به کجا کشیده شود، اما هر چه هست تحولی عظیم در آگاهی طیف گسترده‌ای از انسان‌هاست. شبیه به حرکت آزادی خواهانه امروز مردم ایران که آن هم نشانه تغییری قابل توجه در آگاهی مردم ایران است. در موضوع ایران بسیاری از ما مستقیم و غیر مستقیم درگیر موضوع هستیم اما در موضوع کشورهای عربی به نظرم بهترین بهره‌ای که ما می‌توانیم ببریم مشاهده گری است. ببینیم این تغییر و تحولات به کجا کشیده می‌شود، و از یاد نبریم که همه داستان از خودسوزی یک دست فروش آغاز شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر