۱۳۸۹ شهریور ۲۵, پنجشنبه

خدایی که بزرگ است

بیرون از کلاس بودم، وقتی وارد کلاس شدم دیدم جدالی کلامی بین کسانی رخ داده است که تقریبا هیچ از زبان یکدیگر نمی‌دانند. یک طرف ماجرا فارسی زبان، طرف دیگر ازبک. چهار دختر افغان در اینطرف، و مرد ازبک در آن طرف. مهسا فکر می‌کرد اگر شمرده شمرده فارسی حرف بزند، شاهد منظور او را متوجه می‌شود. مهسا می گفت: آقا ... موسی ... به دین خود ... عیسی ... به دین خود. شاهد با زبان بدن حالیش می‌کرد که موسی ... نه ... عیسی ... نه ... قرآن ... موسی علیه السلام ... عیسی علیه السلام ... ظاهرا مشکل شاهد با حجاب دختران افغان بوده است و این که زیاد شوخی می‌کنند و می‌خندند. گفته بوده که این حرام است. گفته بوده که شما بهشت نمی‌روید. حجاب دختران افغان چیزی بین حجاب کامل تا نسبتا کامل است و شوخی کردنشان در حدی که برای این سن کاملا معمولی است. «شاهد» طرفدار طالبان است. مهسا وقتی این را شنید جوابی خلاقانه داد، پر از احساس. به نظرم به دلیل فشاری که طالبان بر آن‌ها آورده است.

مسلمانان آموخته‌اند که زیاد الله اکبر بگویند. فرق است بین کسی که زیاد الله اکبر می‌گوید و کسی که بزرگی خدا را می‌بیند و او را به بزرگی یاد می‌کند.
در نگاه طالبان، خداوند موجودی است که یک سری بنده را خلق کرده، یک سری انتظارات از آن‌ها دارد، محدود به این که نماز بخوانند، روزه بگیرند، موسیقی گوش نکنند، کسی زنشان و دخترشان را نبیند و ... در نگاه این‌ها خواسته خدا این است که مردم را به زور شلاق و کتک، وادار به همین کارها کنند. این خواسته‌های خدای طالبان است. خدایی نیازمند، محقر و دچار کمبود. حال اگر فرضا ملا عمر هزار بار الله اکبر هم بگوید، این «اکبر» بودن خدا برای او توهمی بیش نیست و این «الله اکبر» حرکتی در او ایجاد نمی‌کند. گرفتاری او تا آخر عمر هم همین است که به خواسته‌های خدای خود عمل کند، بلکه به بهشت برود. یک عمر به زنان نگاه نمی‌کند تا به زنان زیبا روی بهشت برسد. یک عمر شراب نمی‌خورد بلکه به شراب‌های بهشتی برسد. خواسته‌ها و اهداف کوچک چنین انسانی، از آنجا نشات می‌گیرد که خدای او یعنی کعبه آمال او، محقر و ناچیز است.
اما خدایی که در کتب مقدس معرفی می‌شود چگونه خدایی است؟ خدایی که در قرآن معرفی می‌شود چطور؟ این می‌تواند موضوع یک مطالعه تحقیقی در قرآن باشد.
کسی که واقعا خدا را به بزرگی یاد می‌کند، خود نیز بزرگ می‌گردد و حامل نشانه‌های بزرگ بودن است. او اندیشه‌های بزرگ، رفتارهای بزرگ منشانه، شیوه‌های بزرگ و البته مسائل بزرگ دارد. این نشانه یک موحد واقعی نیز است و توحید یکی از اصول دین.
طالبان و به طور کلی پیروان اندیشه‌های طالبانی، با چاقوی فروع دین، اصول دین را ذبح می‌کنند.
***
کاش «شاهد» جواب مهسا را متوجه می‌شد. او گفت: اگر طالبان خوب است، برو افغانستان و آن جا زندگی کن!

* اسامی مستعار هستند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر