کمتر کسی است که
با روشهای شستشوی مغزی آشنایی نداشته باشد و از نحوه مجاب کردن زندانی برای تسلیم
شدن در برابر «بازجوی خوب» اطلاع نداشته باشد. این یک فرآیند سیستماتیک برای به راه
کشاندن زندانی است که معمولا در ابتدا بسیار هم مقاومت دارد. در فاز اول بازجویی، هدف
بازجویان افزایش فشار و کشاندن زندانی به نقطه شکست روانی است، جایی که خود را وابسته
و نیازمند بازجوی خوب حس میکند، و کم کم سر به راه میشود. این جاست که به قول جرج
ارول در کتاب 1984، حس میکند که عاشق «برادر بزرگ» است. این همان الگوی فریبکارانهای
است که خامنهای در مقابل احمدینژاد به کار
گرفته است.
تا قبل از ماجرای عزل وزیر اطلاعات توسط احمدی نژاد، تقریبا همه درها برای مخالفت عملی با احمدی نژاد بسته بود. هر چه منتقدانی چون الیاس نادران و احمد توکلی و ... از فساد اقتصادی تیم احمدی نژاد و خانه فاطمی و ... میگفتند، فقط در مرحله حرف باقی میماند. طرحهای سوال از وزیران و استیضاح و ... همه ناکام میماند. اعتراض مراجع هم به رفتارهای مشایی به جایی نمیرسید. کیست که با فضای سیاسی ایران آشنا نباشد و علت این موضوع را درنیابد؟ کلید همه این نمایندگان در دست خامنهای است، تا تایید از «بیت» نباشد هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. تا این مقطع گمان خامنهای این بود که میتواند مصیبتی را که خود به دست خود درست کرده است، مدیریت کند. چه شخص خامنهای و چه آخوندهای مطیعی چون مصباح یزدی و خزعلی و ... آنقدر از این لطف الهی که نصیب مردم ایران شده گفته بودند که نمیتوانستند حمایت خود را از این تحفه الهی! بردارند. ایستادن مقابل رفتارهای احمدی نژاد حکم تف سربالا را برای حضرات داشت! آن زمان که او را با دروغ بر سر کار آوردند، آن زمان که اطاعت از او را اطاعت از خدا میدانستند، به اینجای موضوع فکر نکرده بودند.
اما احمدی نژاد
که ظاهرا رای بیست و پنج میلیونی را باور کرده است، روی نقطه حساسی به نام وزارت اطلاعات
دست گذاشت. گویی خامنهای دریافت که این هدیه الهی! شوخی شوخی دارد خود او را نیز به
کناری میاندازد. خشم دیکتاتور فوران کرد و ورق برگشت. ناگهان عصبانیت خامنهای خودش
را در هزار و یک شکل نشان داد. کیست که نداند رفتار کنونی نمایندگان مجلس، دو-دو کردن
آنها، تحویل نگرفتن او، تشکیل چندین پرونده از تخلفات او و ... ریشه در کجا دارد؟
کیست که نداند که همه این نمایندگان در فکر دور آینده نمایندگی و تایید صلاحیت شورای
نگهبان مطیع خامنهای هستند؟ کیست که نداند چطور به یکباره دستور دستگیری افرادی که
مدتهاست خیلی ها به خونشان تشنه بودند و نمیشد به آنها تعرض کرد از کجا صادر میشود؟
کیست که نداند چرا به یک باره در یک رقابت سرسختانه با یکدیگر، به تخریب دار و دسته
مشایی در رسانهها میپردازند؟ از همه جالبتر طرح بررسی تخلفات مالی احمدینژاد در
انتخابات ریاست جمهوری است! همه اینها بدون اشاره خامنهای غیر ممکن است، چیزی که
برخی از اصولگرایان هم به صراحت از آن یاد کردهاند.
اما فریب خامنهای
در اینجاست که حال که همه این کارها انجام شده و احمدی نژاد به نقطه شکست نزدیک شده،
به یکباره همه را از انجام اموری که با اشاره خود او انجام شده منع میکند! از قول
او میگویند که از رفتاری که با او در مجلس شد خرسند نیست، میگوید که تا اتهام اثبات
نشده نباید رسانهای گردد. یاللعجب، کاری که رویه رسانههای منسوب به خامنهای است،
مورد نظر حضرت آقا نیست!
این همان شیوه
«بازجوی خوب – بازجوی بد» است که توسط خامنهای در این سطح کلان به کار گرفته شده است.
پیام روشن است: یا تسلیم من باش و امیدوار به خلاص شدن از مخمصه، یا مقابله کن و عذاب
بیشتر را تحمل کن.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر