۱۳۸۹ بهمن ۵, سه‌شنبه

نژادپرستی

چه بسا این هم یکی از عادات ذهنی ما باشد که تا با عبارت «نژاد پرستی» برخورد می‌کنیم، ‌موضع می‌گیریم و نوعی حالت تدافعی در ما به وجود می‌آید.
بله! تبعیض و تحقیر و توهین و یا هر رفتار غیر اخلاقی دیگر متکی بر بنیاد‌های نژادپرستانه محکوم و غیر قابل پذیرفتن است. اما چه بسا همین من و شما که نژاد پرستی را محکوم می‌کنیم، اگر خود در موضع برخی افرادی که بلافاصله بر آن‌ها برچسب نژادپرستی می‌زنیم قرار گیریم، نژادپرست تر از آن‌ها شویم.

سیستم کشورداری سوئد البته نواقص خود را دارد و منتقدان جدی، اما به هیچ وجه نمی‌توان مزایای این سبک حکومتی را منکر شد. مزایای عمومی کشور‌های پیشرفته مثل حکومت قانون، نظم و ترتیب و ... و مزایای اختصاصی نبود فقر و دموکراسی و ...
نمی‌توان همه مهاجران را به یک چوب زد، اما این را هم نمی‌توان منکر شد که رفتارهای مفسدانه تمرکزی جدی در مهاجران دارد. از قانون شکنی‌های معمولی (مثل عبور از چراغ قرمز یا ورود به مترو بدون بلیط و ...) تا ایجاد شبکه‌های فاسد اداری (از رفیق بازی گرفته تا رشوه)، که شخصا با همه این موارد مواجه شده‌ام. این‌هاست که سیستم حکومتی سوئد را تهدید می‌کند و به ناخشنودی برخی از سوئدی‌ها، همان‌ها که ممکن است نژاد پرست نامیده شوند، معنا می‌دهد.

آن سوئدی (دانمارکی، هلندی و ...) که با دیدن یک کله سیاه (اصطلاحی که برای مهاجران به کار می‌رود، به معنی کسی که موی سرش سیاه است و همزمان کسی که مغزش سیاه است) مملو از نفرت می‌شود ممکن است دچار این خطای ذهنی باشد که تجربیات خودش (از پناهندگان) را روی همه بسط داده است و من و شما که بلافاصله او را نژاد پرست می‌دانیم ممکن است دچار این خطای ذهنی باشیم که نمی‌توانیم دنیا را از نگاه او ببینیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر