توضیح: یک گزارش خبری به دلایل مختلفی بیارزش تلقی میشود، مثلا
بی اعتبار بودن یا بیطرف نبودن رسانه منتشر کننده خبر، روایت یک طرفه موضوع بدون
پوشش دادن ابعاد مختلف و یا مخالف آن، بستر و پیشینه سیاسی انتشار اخبار در موضوع
مورد نظر و عوامل مشابه دیگر.
در نمونهای که امروز مشاهده کردم، چیزی نمیبینم جز مانور رسانه ای روی یک جنایت/اتفاق،
که به دلیل هویت قربانیان آن، موضوع مورد توجه رسانههای داخلی قرار گرفت: آتش سوزی
در ویلایی در نوشهر، که اکنون رسانههای نزدیک به حکومت مدعی هستند که آتش سوزی
عمدی بوده و عامل آن هم یکی از مسترهای عرفان حلقه، متاثر از تعالیم این جریان
بوده است.
این رویداد را جنایت/حادثه مینامم از آن رو که سابقه این رسانهها گواهی میدهد
که به راحتی برای رسیدن اهداف خودشان دروغ میگویند، برای این که تنها زمانی میتوان
آن را قاطعانه «جنایت» نامید که در یک دادگاه عادل و تحت شرایط آزاد، موضوع بررسی
شود و مراحل قضایی طی شود و محصول آن هم این شود که موضوع جنایت بوده است.
حتی اگر تحت چنین شرایطی معلوم شود که موضوع جنایت بوده است و عامل جنایت هم
واقعا یکی از مسترهای عرفان حلقه بوده است، تنها در صورتی میتوان آن را محصول
تعالیم این جریان دانست که ارتباط سیستماتیک بین جنایت و تعالیم در یک تحقیق جامع
نشان داده شود. آیا اگر کشیش یک کلیسا به آزار جنسی کودکان پرداخت، این محصول
تعالیم مسیحیت است؟
و چون چنین شرایطی حاکم نیست و چند روز پس از وقوع اتفاق رسانههای معلوم
الحال (در برخورد با همه چیز و من جمله جریانات معناگرا) ناگهان مدعی میشوند که
تعالیم «شیطانی» عرفان حلقه منجر به آتش سوزی عمدی ویلای نوشهر شد، و آن را هم زیر
عنوان «عرفانهای کاذب» تیتر کردهاند، تمام داستان را میتوان از ابتدا تا انتها
خواند: تلاش رسانه ای برای تخریب وجهه جریانات معناگرا، که ایها الناس ببینید که
این جریانات چگونه ممکن است شما را به جانیانی بی رحم تبدیل کند!
من آشنایی خیلی کلی و در حد نسبتا ناچیز با جریان عرفان حلقه دارم. کاش کسانی
که پیرو این جریان هستند، اگر معتقدند که تعالیم استادشان منجر به چنین اعمال جنون
آمیز و غیر انسانی نمیشود (که قاعدتا بایستی چنین اعتقادی داشته باشند)، این گونه
عملیات روانی رسانهای علیه خودشان را مقداری جدیتر بگیرند.
اخبار مرتبط: علی خامنهای و نقش او در سرکوب جریانات معناگرا
زنگ خطر عرفانهای کاذب
جنایت عضو عرفان حلقه دوباره زنگ خطرها را در خصوص مضرات فعالیت فرقههای شبهعرفانی
کاذب به صدا در آورد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا، به نقل از موسسه راهبردی دیدهبان، صبح هفتم فروردین
امسال در یک جنایت عمدی که بوسیله یکی از مسترهای عرفان شیطانی حلقه به انجام رسید
خانم افخم السادات حسینی، خانواده محترمشان و همراهان به جرم مخالفت با آنچه که متهم
دریافتهایی از شعور کیهانی مینامیده در یک آتش سوزی عمدی سوزانده شدند.
آتشسوزی عمدی در ساختمانی در روستای
دزدک نوشهر صورت گرفت که بعد از تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی متهمین دستگیر و بازجوئی
شدند. چهار نفر به نامهای خانم افخمالسادات حسینی، نیلوفر معصومی، محمدرضا داداشی
و مجید چمنی کشته و ۷ نفر نیز مجروح شده و به بیمارستان انتقال یافتند.
وی به دلیل انتقام از خانواده حسینی آنها را زنده زنده در آتش سوزانده تا براساس
الهامات شیطانی خود رفتار کند. رفتارهای غیر طبیعی و ادعاهای واهی متهم موجب از هم
پاشیدگی خانواده وی شده اما خانواده همسرش را مسبب مشکلات خود قلمداد کرده است.
یکی از افرادی که در این حادثه جان خود را از دست دادند. افخمالسادات حسینی در
سال ۱۳۴۱ در تهران متولد شد و دانشجوی مقطع دکترای فلسفه و حکمت اسلامی بوده است وی
در سطح چهارم حوزه علمیه نیز تحصیل کرده و به عنوان مدرس دانشگاه، مشاور دانشگاه
تهران و مبلغ در نهاد رهبری و به عنوان کارشناس و مجری صدا و سیما هم فعالیت داشته
است همسر ایشان نیز که در این حادثه کشته شدند از فعالان هیئات مذهبی بودهاند.
از جمله مواردی که در عرفان حلقه بسیار دیده میشود افرادیاند که بعد از دریافت
الهامات شیطانی همسران خود را عقب افتاده و بدور از دانش کیهانی دانسته و آنها را در
شبکه منفی میپندارند گروندگان فرقه حلقه تحت تاثیر آموزههای فرقه به تدریج اعتقادات
خود را از دست میدهند این افراد تحت تاثیر فرقه حتی اعضاء خانواده خود را دارای موجودات
غیر ارگانیک میدانند در حالی که خود تحت تاثیر آموزههای شیطانی هستند.
در حالی رسانههای بیگانه خبر این واقعه را پوشش گسترده دادهاند سعی کردند علت
اصلی را پنهان کردند رسانههایی که خود مروج عرفانهای ضاله در کشور بوده و هر گاه
که یکی از سرکردگان این قبیل فرقههای شیطانی که چنین معضلات خانوادگی را به بار آوردهاند
با شکایت خصوصی و جرایم محرز اثبات شده راهی زندان میشوند این رسانهها سعی در دروغ
پردازی و سو استفاده سیاسی از موضوع را دارند.
این حادثه نشان داد خطر گسترش عرفانهای کاذب در کشور که با حمایت بیگانگان رخ
میدهد را باید جدی گرفت خطر فرقههای ضاله و عرفانهای کاذب برای جامعه و تاثیر مخرب
آنها بر ثبات اجتماعی و بنیانهای خانواده توجه بیشتر آحاد جامعه در آگاهی رسانی بیشتر
در این خصوص را میطلبد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر