۱۳۹۱ مرداد ۲۴, سه‌شنبه

اثرات زلزله، به روایت یک شاهد عینی مورد اعتماد

نوشته زیر از طرف یکی از دوستانم نوشته شده و برای من ارسال گردیده، با موافقت نویسنده و با محفوط نگاه داشتن نام و اندکی ویرایش منتشر می‌کنم.

بسم الله الرحمن الرحیم
... طی چند روزی که زلزله منطقه هریس و ورزگان پیش آمده ومن شخصا دو بار در محل حضور داشتم و مشاهدات خود را چنین به شما اطلاع می‌دهم و امید دارم این حداقل وظیفه‌ای باشد که در جهت اطلاع رسانی انجام می‌دهم.

اصلا منطقه هریس جزو مناطق حافظت شده حیات وحش و از جمله مناطقی است که تا کلیبر و دامنه‌های کوه سبلان و قلعه بابک و مشکین جزو مناطق شکار ممنوع و کنترل شده محیط زیست  می‌باشد. منطقه‌ای بسیار صعب العبور و کوهستانی که پراکندگی روستایی آن بیش ازپانصد روستا که آمار دقیق آن فقط در حوضه استانداری و فرمانداری موجود است و بیشتر موقع رای گیری‌ها سرویس‌های  سیار و برای آمار‌گیری مسئولین سری به این روستاها می زنند، محدوده‌ای فوق‌العاده فقیر و پراکندگی روستایی فراوان که در هر روستا حداقل بین 10 تا 80 خانوار زندگی می‌کنند و همگی خانه‌ها بصورت خشتی و گلی و با استفاده از الوار و درخت‌های منطقه است که به صورت حفاظ و سرپناه سقفی بکار برده شده‌اند و بدلیل سرمای شدید زمستان اکثرا بقول معروف مهره دار ساخته می شوند (یعنی دیوارها و سقف را پهن و کلفت و گلی می‌سازند تا سرما کمتر نفوذ کند.)
به هر حال از آن‌جایی که زلزله شش دو دو دهم ریشتر در کل منطقه احساس شده و به هیچ عنوان صدماتی به شهرها و شهرهای کوچک در حاشیه و حتی در مرکز وارد نشده و تنها روستایی‌هایی صدمه دیده‌اند که در فقر و بدبختی بدور از چشم  دیگران با فلاکت زندگی می‌کرده‌اند و اصل صدمه نیز به آن‌ها وارد شده است. چنان‌چه در همین منطقه شهرهای زیادی وجود دارد از جمله هریس، دوزدوزان، مهربان، ورزگارن، نقدوز، هوراند، اسکلو و ...
 در واقع صدمات به این مراکز در نهایت 10 تا 15 درصد اعلام شده ولی  کل صدمات در روستاهای همین مراکز و بخشداری‌هاست که صد درصد می باشد
 کسی اگر در محل و با دید بهتر و دقیق توجه  کند به جواب عجیبی دست می یابد اینکه اصلا مناطقی و روستا‌هایی  صد در صد نابود شده اند که ماشین و هیچ وسیله نقلیه بدان جا دست رسی ندارد و تنها از مجموع 120 روستایی که صد درصد تخریب شده‌اند فقط 20 تا 30 روستا دسترس اسان دارند و جاده شوسه دارند و و بقیه بسیار سخت و جاده نامناسبی  دارند و البته مشکل فراتر از این، این است که  نوع ساخت و سازه به شکلی است که هیچ انسانی زیر تل کلوخ و فشردگی خاکی  دیوار مهره‌ها جای تنفس و نفس کشیدن نخواهند داشت و فشردگی خاک تمام جسم را در برمی‌گیرد. من که همان ساعت اولیه سریع بر اساس گزارشات  محلی و آشنایی که به منطقه داشتم به محل رفتم و ساعت شش و نیم عصر در روستای زیوارا از روستاهای هریس بودم که اصلا هیچ گروه امدادی و دولتی به محل نرسیده بودند و تنها اهالی و کسانی که در بیرون از روستا کار می‌کردند و نجات یافته بودند و تعدادی اندک از اهالی ساکن آن روستا در شهرهای اطراف  به محل رسیده بودند و  کسانی  که از تل خاک و دیوار و اوار بیرون کشیده می‌شدند  دچار خفگی و فشردگی شدید قفسه سینه و حتی له شدن اندام‌ها و سر و گردن شده  بودند و البته ساعت نزدیک 8 یک گروه امداد فوریت‌های پزشکی و یک ماشین هلال احمر به محل وارد شد و تنها توانستند یک ساعت عملیات نجات از زیر خاک کمک کنند و بقیه شب شده بود و تاریکی  باعث میشد کسی نتواند بیل و یا جابجایی در خاک انجام دهد .
شرم سیستم حاکم از برملا شدن فقر و ببختی منطقه و صعب العبور بودن و عدم هماهنگی و ناتوانی از مدیریت بحران و کمبود نیروی متخصص و آماده و ترس از برملا شدن مرگ و میر بسیار بالا  آن هم با 6 ریشتر زلزله !!! باعث شد همان ساعات اولیه مسئولین سعی در پنهان کاری آن داشته باشند. با این وجود کمکهای مردمی طی روز بعد و روز سوم به اوج خود رسیده بود من روز سوم  در محل بودم و شاهد بودم که کامیونها و حتی اتومبیل‌های شخصی  پر از مواد غذایی و امکانات در شهر هریس و اهر مو جود بودند و کامیون‌های مملو از آب معدنی و کنسرو و حتی اتومبیل‌های شخصی که تا صندلی عقب از لوازم انباشته بودند و همگی شماره پلاک تهران و یا کرج و بیشتر شهرها بود ولی جای تعجب بود که وقتی به یکی از روستاهای نزدیک هریس حدود 10 کیلومتری آن‌جا رفتم مردم از تشنگی و کمبود مواد غذایی و پوشاک ناله می‌کردند!!! متاسفانه کسانی که وارد منطقه می‌شوند به امید شهر ورزگان و هریس می آیند و نمی‌دانند که هریس و ورزگان در اصل خسارت آنچنانی وارد نشده بلکه ای روستاهای اطراف هستند که صدمه شدید و صد در صدی دیدند و به دلایلی مسئولین همکاری و راهنمایی  درست و هماهنگ برای امداد نجات گروهای خود جوش مردمی انجام نمی‌دهند و اتلاف شدیدی در کارها صورت می‌گیرد و البته خود مسئولین هم بدشان نمی‌آید که گروهای شخصی و تشکل‌های غیر دولتی در نهایت کمک‌های خود را تحویل مساجد و مراکز مستقر در محل دهند ... !!! و تا کمتر به روستاهای صدمه دیده و به مرکز بحران وارد شوند ....

...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر